مطلب زیر از مجموعهای از ستونهای ماسایوکی تاکایاما در Themis، یک مجله ماهانه متخصص در اشتراک است که در 28 فوریه دریافت کردم.
این مقاله همچنین ثابت می کند که او تنها روزنامه نگار در جهان پس از جنگ است.
خواندن آن برای ژاپنی ها و مردم سراسر جهان ضروری است.
شی جین پینگ را برای "نسل کشی اویغورها" در دادگاه بین المللی محاکمه کنید
نخست وزیر کیشیدا نباید اجازه دهد چین به نقض حاکمیت و بربریت وحشیانه خود ادامه دهد.
درگیری وحشیانه مذهبی در بوسنی
یوسیپ تیتو که 30 سال پس از جنگ یوگسلاوی را اداره کرد، مردی قوی بود.
با وجود اینکه این کشور یک کشور کمونیست در اروپای شرقی است، اتحاد جماهیر شوروی آن را به دست نمی آورد، فقط به این دلیل که با ایالات متحده معاشقه نمی کند.
او می تواند ایالات متحده را وادار کند که تضمین های امنیتی را با شرایط بهتری نسبت به ژاپن ارائه کند و حتی از طریق چانه زنی های خود سلاح تهیه کند.
اما حکمرانی سخت بود.
در شمال فدراسیون، کشور زادگاه تیتو، جمهوری کاتولیک کرواسی بود. در سراسر بوسنی مسلمان، با کشور قدرتمند کلیسای ارتدکس شرقی صربستان روبرو شد.
ژاپنی هایی که با دین آشنا نیستند این را نمی دانند. با این حال، برای کاتولیک ها و پروتستان ها، کلیسای ارتدوکس شرقی نابخشودنی تر از اسلام است و در واقع صربستان و کرواسی مدت طولانی است که یکدیگر را می کشند.
تیتو کروات نیز خوشحال بود که از صربستان سوء استفاده کرده و آن را تضعیف می کند.
یکی از اقدامات او تشویق مسلمانان آلبانیایی برای اسکان در کوزوو، خانه معنوی صرب ها، که کیوتو در ژاپن خواهد بود، بود.
صرب ها به شدت عصبانی بودند.
اما تیتو جاودانه نبود.
هنگامی که او درگذشت و مکانیسم جنگ سرد شروع به آشکار شدن کرد، صربستان به سرعت کنترل فدراسیون یوگسلاوی را در دست گرفت و آلبانیایی ها را از کوزوو اخراج کرد.
علاوه بر این، تلاش کرد منطقه صربستان در جمهوری بوسنی را جدا کند.
این باعث عصبانیت کرواسی شد و درگیری مرگبار بین دو طرف در منطقه میانی آغاز شد.
این همان چیزی است که به عنوان جنگ بوسنی شناخته می شود.
خشم فروخورده صرب ها فوران کرد و آنها شروع به آزار و اذیت کروات های ساکن بوسنی کردند.
اگر مقاومت می کردند، آنها را می کشت.
زمانی که کروات ها اسیر شدند، «انگشت حلقه و انگشت کوچک دست راستشان قطع شد» (بورلی آلن، تجاوز جنسی برای پاکسازی قومی).
اگر صلیب را با سه انگشت باقی مانده برش دهید، روش صحیحی برای بریدن آن در کلیسای ارتدکس شرقی خواهد بود.
آزار و اذیت فکری بود
هنوز هم بهتر بود "ده ها نفر را برهنه کنیم و آنها را از یک سوراخ مربعی پایین بکشیم.
اگر بیضه یکی را گاز بگیرید، زندگی شما را تضمین می کند. (همانجا)
در مورد ظلم صربستان اینگونه صحبت می شود، اما در واقع کرواسی با نازی ها متحد شد تا آن را در طول جنگ جهانی گذشته به صرب ها بدهد.
هر دو طرف بود.
تخریب جامعه اسلامی یکی پس از دیگری
دو میلیون مسلمان در بوسنی وجود داشت.
آنها در دوران عثمانی به دین اسلام گرویدند و اکنون در کنار ظلم صرب ها با کروات ها هستند.
صربستان به اندازه کوزوو از آنها متنفر بود و به آنها دستور داد که آنجا را ترک کنند.
وقتی آنها نپذیرفتند، «سربازان صرب به روستا حمله کردند و چندین باکره را برای تجاوز عمومی به میدان روستا بیرون کشیدند.
نزد مسلمانان همبستر شدن با کفار گناه بزرگی است که موجب خشم خداوند می شود.
زنانی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند و خانواده هایشان جایی برای ماندن نخواهند داشت.
روستا را ترک کردند.
اما برای کسانی که ماندند، تراژدی بدتر در انتظار آنها بود.
سربازان صرب دختران و همسران جوان را ربودند و به خانههای زنان در هتلها و بیمارستانهای تبدیلشده فرستادند.
زنان مورد تجاوز قرار گرفتند و زندانی شدند تا اینکه باردار شدند و نتوانستند سقط جنین کنند تا فرزندان کافر به دنیا بیایند.
جامعه اسلامی به این ترتیب نابود شد.
گزارش باشونی که به سازمان ملل ارائه شد، نشان داد که متجاوزان نه تنها صرب، بلکه "افسران نیروی حفاظت سازمان ملل متحد (UNPROFOR) نیز بودند. افسران UNPROFOR و افسران غربی مأموریت نظارتی سازمان ملل نیز منظم بودند. (UNPROFOR).
با این حال، کرواسی توسط نیروهای ناتو متشکل از دولت های کاتولیک و معترض و رسانه های غربی دنبال شد.
آنها داستان های ناخوشایند را قطع کردند، جنایات صرب ها را محکوم کردند و در کنار مسلمانان کوزوو قرار گرفتند. سرانجام هواپیماهای ناتو بلگراد پایتخت صربستان را بمباران کردند و صربستان تسلیم شد.
سازمان ملل یک دادگاه بین المللی تأسیس کرد و یک هیئت بین المللی از دادستان ها، رئیس جمهور وقت یوگسلاوی، میلوسویچ و افرادش را به دلیل رهبری نسل کشی در بوسنی متهم کردند.
میلوسویچ در زندان درگذشت، اما 90 نفر دیگر به بیش از 40 سال محکوم شدند.
اقدامات میلوسویچ و دیگران بی رحمانه بود، اما ریشه در درگیری مذهبی با کرواسی داشت.
اقدامات چین بدتر از بوسنی
طرف کرواسی نه حق انتقاد یک طرفه را داشت و نه تیتو حق داشت کوزوو را که قلمرو صرب ها بود، یک طرفه بگیرد.
این وحشت از درگیری های مذهبی است، اما یک کشور فقط به خاطر طمع ارضی بدون هیچ مبنایی، حتی به مذهب، مرتکب نسل کشی می شود.
این کشور چین به رهبری شی جین پینگ است.
این کشور در طول تاریخ از دشت های مرکزی به عنوان سرزمین خود استفاده کرده و دیوار بزرگ چاینا در مرزهایش
دیوار بزرگ کنونی در سلسله مینگ ساخته شده است.
در جنگ جهانی گذشته، چین به مهره آمریکا تبدیل شد و علیه ژاپن جنگید.
شاید به عنوان پاداش، پس از جنگ، آنها حاکمیت منچوری را به عنوان یک امر طبیعی در نظر گرفتند و حتی آیسین گیورو ژیانیو (یوشیکو کاواشیما)، یکی از اعضای خانواده سلطنتی را اعدام کردند.
مغول ها نیز حمله کردند و مردان را وحشیانه تر از صرب ها کشتند، از جمله جمجمه آنها را با بستن پوزه های آهنی روی سرشان خرد کردند. زنان مورد تجاوز قرار می گرفتند و چینی ها اندام تناسلی آنها را با طناب زبر از بین می بردند تا بچه دار نشوند.
در اویغورها، چینیها همه مردان را در اردوگاههای کار اجباری جدا کردند، آنها را مجبور به ارتداد از اسلام کردند و اگر رعایت نمیکردند، چینیها اعضای بدنشان را میگرفتند و میکشتند.
در خانوادههایی که فقط زنان باقی میمانند، مردان چینی به بهانه نظارت وارد میشوند، به دختران و همسرانشان تجاوز میکنند و آنها را مجبور به بچهدار شدن میکنند.
بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، زنان اویغور را متهم میکند که با چینیها ازدواج کرده و تحت عقیمسازی قرار میگیرند، و نسبت به بوسنی «نسلکشی غیر صادقانهتر» انجام میدهند.
دادگاه مردمی بریتانیا گزارش می دهد که تمام خشونت ها بر اساس دستور شی جین پینگ است.
من نمی توانم درک کنم که چرا نخست وزیر کیشیدا المپیک پکن را جشن می گیرد و چنین نقض حاکمیت و بربریت را می بخشد.
ژاپن باید از سازمان ملل بخواهد که یک دادگاه بین المللی برای قضاوت شی جین پینگ به همان اندازه بی طرفانه که میلوسویچ انجام داد باز کند.
چینی ها از حق وتوی خود استفاده خواهند کرد، اما ما نباید به آنها اجازه دهیم از آن در مسائل انسانی استفاده کنند.